فریاد زیر آب | ||
من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو
پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو ور از این بیخبری رنج مبرهیچ مگو من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت آمدم نعره مزن جامه مدر هیج مگو گفتم ای عشق من از چیز دگر میترسم گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو من به گوش تو سخنهای نهان خواهم گفت سر بجنبان که بلی جز تو به سر هیچ مگو من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو گفتم این روی فرشته است عجب یا بشر است گفت این غیر فرشته است و بشر هیچ مگو گفتم این چیست بگو زیر و زبر خواهم شد گفت میباش چنین زیر و زبر هیچ مگو ای نشسته تو در این خانه پر نقش خیال خیز از این خانه برو رخت ببر هیچ مگو من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو نی من منم، نی تو تویی، نی تو منی هم من منم، هم تو تویی، هم تو منی من با تو چنانم ای نگار خُـتنی کاندر غلطم که من توام یا تو منی [ شنبه 86/2/29 ] [ 1:17 صبح ] [ رشید جلالی ]
|
||
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |