فریاد زیر آب | ||
شبِ آغاز هجرت تو شبِ در خود شکستنم بود
شبِ بیرحم رفتن تو شبِ از پا نشستنم بود شبِ بی تو شبِ بی من شبِ دلمردههای تنها بود شبِ رفتن شبِ مردن شبِ دل کندن من از ما بود واسه جشن دلتنگی ما گل گریه سبد سبد بود با طلوع عشق من و تو هم زمین هم ستاره بد بود از هجرت تو شکنجه دیدم کوچ تو اوج ریاضتم بود چه مؤمنانه از خود گذشتم کوچ من از من نهایتم بود به دادم برس، به دادم برس تو ای ناجی تبار من به دادم برس، به دادم برس تو ای قلب سوگوار من سهم من جز شکستن من تو هجوم شب زمین نیست با پر و بال خاکی من شوق پرواز آخرین نیست بی تو باید دوباره برگشت به شب بیپناهی سنگر وحشت من از من مرهم زخم پیر من کو واسه پیدا شدن تو آینه جاده سبز گم شدن کو بی تو باید دوباره گم شد تو غبــــار تباهی با من نیاز خاک زمین بود تو پل به فتح ستاره بستی اگر شکستم از تو شکستم اگر شکستی از خود شکستی به دادم برس، به دادم برس تو ای ناجی تبار من به دادم برس، به دادم برس تو ای قلب سوگوار من شبِ بی تو شبِ بی من شبِ دلمردههای تنها بود شبِ رفتن شبِ مردن شبِ دل کندن من از ما بود شبِ بی تو شبِ بی من شبِ دلمردههای تنها بود شبِ رفتن شبِ مردن شبِ دل کندن من از ما بود [ شنبه 86/2/29 ] [ 1:4 صبح ] [ رشید جلالی ]
|
||
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |